جوان آنلاین: معمولاً «سرمایهگذاری» در بسیاری از ذهنها با تصویر دلارهای خارجی، سرمایهگذار خارجی و انتقال فناوری گره خورده است، واقعیتی ساده و مغفول مانده: ما خود، صاحب سرمایهای هستیم که اگر بهدرستی هدایت شود، میتواند چرخ تولید را بینیاز از بیرون به حرکت درآورد. سرمایه داخلی، فقط به منابع مالی موجود در بانکها یا بازار سرمایه محدود نیست. شبکه وسیعی از داراییهای خوابیده، نقدینگی سرگردان، زمینهای بایر، ماشینآلات بلااستفاده، دانش فنی بومی، تجربههای کارآفرینی و حتی نیروی انسانی جوان، همگی بخشی از ظرفیتهای بالقوهای هستند که میتوانند در مسیر تولید به بالفعل تبدیل شوند.
هدایت نقدینگی به سمت تولید
بر اساس آخرین گزارشهای رسمی، حجم نقدینگی در کشور از ۸ هزارهزار میلیارد تومان گذشته است. این ارقام، اگرچه در نگاه اول نگرانکنندهاند، اما با طراحی سازوکارهای جذاب برای تولید، میتوانند به فرصتی بزرگ بدل شوند. دولت میتواند از طریق انتشار اوراق مشارکت صنعتی، تسهیلات هدفمند با نرخ ترجیحی برای صنایع اولویتدار و ضمانتنامههای بانکی ویژه برای پروژههای تولیدی، مسیر امن و سودآوری برای صاحبان سرمایههای خرد و کلان فراهم آورد. مهم آن است که سود این سرمایهگذاری، نه صرفاً از محل سوداگری، بلکه از محل تولید واقعی و بازده عملیاتی باشد.
سرمایهگذاریهای مشارکتی و تعاونی
در بسیاری از روستاها، شهرکها و نواحی صنعتی کشورمان، امکانات و نیروی انسانی آماده به کار وجود دارد، اما سرمایه اولیه برای راهاندازی یا توسعه خط تولید فراهم نیست. یکی از راهکارهای کمهزینه و کارآمد، ترویج الگوی تعاونیهای تولیدی و سرمایهگذاریهای مشارکتی مردمی است. نمونههای موفقی از این مدل در حوزه کشاورزی، صنایع تبدیلی، دامپروری و بستهبندی طی سالهای اخیر در برخی استانها ایجاد شدهاند. نهادهای حمایتی مثل بسیج سازندگی، صندوق کارآفرینی امید، کمیته امداد و برخی بانکهای توسعهای نیز میتوانند بهعنوان پشتوانههای اولیه ورود کنند.
استفاده بهینه از داراییهای راکد
میلیاردها تومان دارایی، شامل سولههای بلااستفاده، زمینهای بایر در حاشیه شهرها، خطوط تولید متوقفشده و کارگاههای نیمهفعال، در حالحاضر بدون بهرهبرداری ماندهاند. این داراییها اگر شناسایی و احیا شوند، میتوانند بستری برای تولید با کمترین سرمایهگذاری اولیه باشند. طرحهایی مانند «مولدسازی داراییهای دولت» اگر بهدرستی اجرا شوند و به جای فروش صرف، با قراردادهای BOT، اجارهبلندمدت یا شراکت با بخش خصوصی همراه شوند، میتوانند جهشی واقعی در حوزه سرمایهگذاری داخلی ایجاد کنند.
پیوند سرمایههای خرد با کارآفرینان واقعی
یکی از موانع سرمایهگذاری تولیدی، نداشتن ایده یا تجربه کافی از سوی صاحبان سرمایههای خرد است. در مقابل، کارآفرینانی هستند که طرح تولیدی و مهارت دارند، اما فاقد منابع مالیاند. ایجاد پلتفرمهای دیجیتال برای پیوند این دو گروه، میتواند فصل تازهای در اکوسیستم سرمایهگذاری باز کند. پلتفرمهای تأمین مالی جمعی صنعتی، اگر با مجوز و نظارت دقیق همراه باشند، میتوانند فرصتهای تولیدی را به سرمایهگذاران معرفی و شفافیت لازم را تضمین کنند.
اولویتدهی به صنایع مزیتدار بومی
تجربه نشان داده است در هر استان، یک یا چند حوزه تولیدی وجود دارد که بهدلیل اقلیم، منابع، نیروی کار یا بازار منطقهای، مزیت رقابتی دارد. تمرکز بر این صنایع، بهجای کپیبرداری از الگوهای وارداتی، میتواند ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهد. برای نمونه، صنایع فرش در آذربایجان، گیاهان دارویی در خراسان، محصولات لبنی در مازندران، شیلات در بوشهر و خدمات فنیمهندسی در تهران، هرکدام بسترهایی کمهزینه و سودآور برای سرمایهگذاری با سرمایه داخلیاند.
سخن پایانی
سرمایهگذاری در تولید، نیاز به معجزه ندارد، به نقشه راه نیاز دارد. منابع در داخل کشور وجود دارند، اما باید سازوکارهای اتصال آنها به تولید، شفاف، جذاب و قابل اتکا شود. ما اگر بخواهیم، میتوانیم بدون تکیه به سرمایه خارجی، تولید را بر دوش خودمان بنا کنیم، به شرطی که سرمایههای داخلی را باور کنیم و به کار اندازیم.